دوستان

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

جنگل

از آن روزی که خرها از جنگل رفته‌اند و برای آدم‌ها حمالی می‌کنند،
از آن روزی که خروس‌ها آدم‌ها را بیدار می‌کنند و مرغ‌ها برای صبحانه‌شان تخم می‌گذارند،
از وقتی گوسفندها پشم‌شان را زیر پای آدم‌های غریبه می‌اندازند و دمبلان‌شان مانع شب ادراری بچه‌های آدم‌ها می‌شود،
از وقتی گاوها پستانشان را اجاره داده‌اند در ازای علوفه؛
از وقتی سگ‌ها همه دم‌جنبان و محافظ آدم‌ها شدند،
از همان روزها بود که...
از همان روزها بود که شیر دیگر فقط اسمش سلطان بلامنازع جنگل بود و ظهرها زیر آفتاب باغ وحش چرت می‌زد.
دیگر حالا روباه‌ها به جای مکر و حیله و گول زدن زاغ‌ها و خرگوش‌ها، زیر ماشین آدم‌ها له می‌شوند و یا در کنار جاده‌ها آشغال می‌خورند.
دیگر حالا طاووس‌ها باید در قفس، نمایش طنازی برای جفت خود بدهند.
دیگر حالا عقاب‌ها جرأت فرود و شکار ندارند.
حالا یوزپلنگ اگر آدم‌ها نباشند باید فاتحه‌ی خودش و نسلش را بخواند.
دیگر حالا جنگل را هم خود آدم‌ها محافظت می‌کنند.

نویسنده مهمان: میثم الله‌داد

۱۳۹۰ فروردین ۲۵, پنجشنبه

ملت شورت لازم

1- برای عید دیدنی به منزل برادرم رفته بودیم. برادر زاده‌ی 4 ساله و زلزله‌ای دارم که زمین و زمان را به هم می‌دوزد. این برادرزاده‌ی زلزله‌ی ما گاه و بی‌گاه به چیز‌های مختلفی وسواس پیدا می‌کند. به اینکه وسایلش جفت جفت کنار هم قرار بگیرند به اینکه اسباب‌ بازی‌هایش روی یک خط باشند و امثالهم. در روز عید دیدنی زلزله‌ی ما مدام فکر می‌کرد که جیش دارد. از دستشویی بیرون نیامده دوباره واردش می‌شد. دیگر خودش هم خسته شده بود و کارش به گریه زاری کشیده بود که : من چرا همش جیشم میاد.
اول می‌خندیدیم ولی بعد دیدیم که طفل معصوم واقعاً دارد عذاب می‌کشد. وقتی که می‌خواستیم به منزل برادرم برویم برای این زلزله یک دست لباس کامل که شورتی هم همراه لباس‌ها بود خریده بودیم. فکری به ذهنم رسید. به زلزله گفتم که این شورت، یک شورت ویژه است. هر کسی آن‌را بپوشد دیگر جیشش نخواهد آمد. بر عکس همیشه که هیچ حرفی را برای اول قبول نمی‌کرد. بلافاصله حرفم را پذیرفت. انگار منتظر بود تا کسی به دادش برسد. شورت را پوشید و دیگر دستشویی نرفت.

2- ایرانی های غیور طی چند وقت اخیر حماسه‌های زیادی آفریدند. یکی از این حماسه‌ها دادن امتیازهای بالا به فیلم جدایی نادر از سیمین در سایت IMDB بود. امتیازهایی بالاتر از میانگین فیلم‌هایی چون رهایی از شاوشنک و پدرخوانده و ...  که رتبه بالایی در میان برترین فیلم‌های تاریخ سینما از دید کاربران سایت فوق الذکر - البته باید گفت فقط کاربران ایرانی- برای این فیلم به دنبال داشت.
حماسه‌ی دیگر هم مربوط می‌شد به انتخاب  فرهاد مجیدی به عنوان محبوبترین فوتبالیست دنیا  در حضور لیونل مسی و کریس رونالدو و ....
کلا ما ایرانی جماعت در چنین رای‌گیری‌هایی تا به مساله گند نزنیم بی‌خیالش نمی‌شویم. حتی در جایی هم که حق با ماست آن‌قدر جوگیر می‌شویم که کلا سایت رای‌گیری را مضمحل می‌کنیم. رضا‌زاده را که یادتان هست؟

ای کاش شورتی هم برای جلوگیری از جوگیر شدن‌های ایرانی جماعت وجود داشت. شورت را می‌پوشیدند و دیگر مثل مور و ملخ وارد سایت مرجعی مثل imdb نمی‌شدند. شورت را می‌پوشیدند و امتیازهای غیر واقعی به فیلم جدایی نادر از سیمین نمی‌دادند. امتیازهای غیر واقعی نمی‌دادند و داد هنردوستان سراسر دنیا را در نمی‌آوردند.
شورت را می‌پوشیدند و به فرهاد مجیدی رای نمی‌دادند که در حضور جادوگران دنیای فوتبال، لیونل مسی و کریس رونالدو عنوان محبوب‌ترین فوتبالیست دنیا را به دست آورد.
ما ملتی هستیم که تمام نداشته‌‌های دنیای واقع خود را می‌خواهیم در عالم مجازی به دست ‌آوریم. از رییس جمهور گرفته تا فیلم و فوتبال.


ما ملت ِ شورت لازمیم.

۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

فک درد و تنظیم نمک زندگی

فکم از دیروز درد می‌کنه جوری که درست و حسابی نمی‌تونم غذا بخورم. به عیال جان می‌گم:
-احیاناً یه بار دهنم رو زیاد باز کردم که این‌طوری شده.
چپ چپ نگام می‌کنه و جواب می‌ده:
-آره، چند روز پیش دهنت رو زیادی باز کرده بودی.

پی‌نوشت : چند روز پیش نمک زندگیمون رو تنظیم کرده بودیم.