گاهی اوقات2

۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

گاهی اوقات2

گاهی اوقات دل تو دلت نیست‌، واسه همین هی دل دل می‌کنی.

33 comments:

ناشناس گفت...: اتفاقا چون دلهایی که تو دلت هستند زیادن دل دل می کنی; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۳۷
فندق گفت...: دیگه بعید میدونم این دل واسه ما دل شه مهندس جان.; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۴۱
قطره گفت...: بهتره بگیم گاهی دل هست که دل دل نمیکنیم ...; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۱۲
میچیکو گفت...: یعنی من کشته ی ربط این دو تا پست گاهی اوقات هستما!!!
البته اون اولی هم همچین یوخده عشق و عاشقیت به ولایت توش هست.
:)); ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۳۳
پناهنده گفت...: عجب دل تو دلی شد!!

آقا دلتون رو یه دونه نگهدارین، دل تو دل نبودن و دل دل کردن (یعنی پای دوتا دل رو وسط میکشه)، قضیه رو سخت میکنه...; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۳۸
اردیبهشتی ته نشین شده گفت...: تو این هیری ویری هم رخت شورها میان تو دل آدم رخت میشورن.هیچ حال خوبی نیست.; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۲۶
ناشناس گفت...: @1shalgham
آقا ما بیجا کنیم . شر درست نکن.
لوووووووول

.....

@فندق
هی روزگاااااااااااااااااااااار

.....

@قطره
منظورم اینجا از دل دل کردن ، شک کردنه . یقین نداشتن. بی دلی و بعد که می خوای پا پیش بذاری دچار شک و تردید می شی .

.....

@میچیکو
خوشم میاد که به نکته ی ظریف ارتباطیشون پی بردی. ایول
;-)

.....

@پناهنده
به توضیحی که به بانو قطره دادم مراجعه کنید.

.....

@اردیبهشتی ته نشین شده
آی گفتی . آی گفتی.; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۵۸
اُغلن کبیر گفت...: دخیخن.; ۲۱ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۳۲
داریوش گفت...: فقط بپا تو این گاهی اوقات ها یهو وسط دل دل کردن، رو دل نکونی
دو نقطه دی; ۲۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰:۳۶
Unknown گفت...: عالی بود; ۲۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۹:۴۰
سراب ساز سودا ستیز گفت...: مثل زمانی که سر از پا نمی شناسی و آنوقت دست و پایت را گم می کنی و تو می مانی و یک سر!; ۲۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۹:۴۴
مريم گفت...: اوقات بديه اين گاهي اوقات!; ۲۲ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۵۳
عاطفه گفت...: دقيقن..
در ضمن سلام و حال شوما چطوره و اينا..; ۲۳ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰:۲۸
دانژه گفت...: این دل و دل و دل...!
فک کنم دل منم توی دلم نیست:((
من دلمو می خوام1; ۲۳ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۰:۴۰
پرده ای از نت های یخ زده گفت...: آره به خدا...; ۲۳ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۲۵
زشت گفت...: دل ای دل دل ای دل !; ۲۵ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۰۸
پری گفت...: بیش از اینت بیش از ایا اندیشهء عشاق بود ها!!!; ۲۶ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۳:۲۷
غریب آشنا گفت...: من دارم جمعه می رم، فکر نکنم دیگه همدیگر رو ببینیم... منو فراموش نکن و به خاطر تمام بدی هام منو ببخش...

از طرف پاییز - یلدا مبارک; ۲۷ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۴۱
آیدین گفت...: اون زردمبو هرجا بره توی قلب ماست !!! :)); ۳۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۳
ghazaleh گفت...: بلههههههههههه بهههههههههه; ۳۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۰۶
کاغذ کاهی (نازگل) گفت...: اتفاقا به خاطر اینه که یکی تو دلت هست !:-); ۱ دی ۱۳۸۹ ساعت ۷:۰۸
قطره باران گفت...: "یکی دلش به صد دل بنده.
یکی صد دل به یه دل می بنده.
یکی دل به یه دل میبنده و تا آخر پایبنده.
یکی نمی دونه دلش به کی بنده.
یکی دل میبنده تا بگنده.
یکیم دلش آکبنده مونده به کی دل ببنده."
:D; ۱ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۴۰
وارش گفت...: ادرس جدید من; ۲ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۳۲
پاپیون گفت...: مهندس کجایی؟; ۳ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۲۸
سبک جدید گفت...: آخ دلم چقدر تنگ شد!!!; ۳ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۲۷
ناشناس گفت...: مهندس جان نیستی
دلمون تنگ شده ها; ۷ دی ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۰۴
فاطمه گفت...: سلامممم
آخ گفتی...وقتی دل تو دل آدم نیست....; ۱۲ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۲۷
درسا تیتان گفت...: سلام مهندس!
حالا دلو بی خیال اینجا چرا اینجوری شده؟
کلا دیگه مینیمال مینویسی؟
چقد همه چی فرقیده! جلل الخالق!; ۱۳ دی ۱۳۸۹ ساعت ۹:۰۰
سارا صدگل گفت...: می بخشید اما خیلی بی معنی و دم دستی بود!; ۱۳ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۷
پندار گفت...: چرخ چرخید تا رسید به خرخره
دعوتید; ۱۴ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۵۰
O2 گفت...: به پا دلت یهو نریزه; ۲۰ دی ۱۳۸۹ ساعت ۲:۲۷
فندق گفت...: مهندس جان. شما یادت رفته ما یادمون نرفته شما رو. کجایی؟ نگرانتیم.; ۲۴ دی ۱۳۸۹ ساعت ۲:۰۹
امیر حسین گفت...: نه.هیچ کس تو نمیشه.
ممنون بابت نظر.برقرار باشی و سبز...; ۲۴ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۰