دوستان

۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

عاشقانه‌ی من

امروز می خواهم از تو بنویسم. از تو که اسمت یاد آور خاطرات تلخ و شیرین بسیار برای من است.
یادت هست اولین روز آشنایی مان را؟
چند سال پیش بود و من جوانی خام و ناپخته . اولین تماس انداممان را هیچگاه فذاموش نمی کنم و تو چه مشتاق بودی به وصل من .
آن قدر حریصانه در پی من دویدی تا [...] . آن لحظه تا عمق وجودم نفوذ کرد. اولین ها همیشه خاطره انگیزند.
البته سال های بعد از آن سال های بی خبری بود. البته نه بی خبری مطلق . گاه و بی گاه از دور می دیدمت و گاه خبر حضورت را در کشورهای دیگر از دوست و آشنا می شنیدم.
تا اینکه دوباره آمدی و [...].
می دانستی ؟ من بودنت را با پوست و گوشت و استخوانم لمس کرده ام. وقتی دستان مهر گسترت را بر سر خود می یابم ناگاه گرمی شیرینی به صورتم می دود و مدهوش می شوم.
رقص اندام و چرخ خوردن موزونت چنان مرا از خود بی خود می کند که مرا یارای ماندن نمی ماند.
وقتی تو را دست در دست دیگران می بینم ، وقتی لاغری اندامت را اسیر دستانی می بینم که بر پیکرت فشرده می شوند برای خود آرزوی مرگ می کنم و چاره ای جز فرار برای من نمی ماند.
بارها تلاش کردم به تو نزدیک شوم و راز دل با تو بگویم ولی حضورت در کنار دیگران به اندازه ی کافی تنم را می لرزاند که زبان به کام گیرم.
این روزها اما خبرهای بدتری شنیده ام که توان نوشتنشان را هم ندارم . راستی تو را چه به اعمال خلاف عفت؟ راستی چه شد که به این منجلاب افتادی؟












برای محبوب ترکه ای* من










* باتوم = باتون . باطوم : ميله كوتاهي از چوب يا لاستيك كه پاسبانان بر كمر مي آويزند و براي سركوب كردن شورش و جنجال از آن استفاده مي كنند(فرهنگ معین)


......................................................................................................................................



ژاپنی نوشت : تو خبرها اومده بود که حزب لیبرال ژاپن بعد از پنجاه و پنج سال و به دنبال مشکلات اقتصادی سال های اخیر تو انتخابات از حزب دموکراتیک ژاپن که فقط یازده ساله که تشکیل شده شکست خورده و قدرت رو واگذار کرده. پنجاه و پنج سال یعنی حزب لیبرال، ژاپن رو ژاپن کرده و حالا رفته کنار. بدون اینکه حزب دموکراتیک رو محکوم به تدارک انقلاب مخملین علیه خودش بکنه . مسخره س نه؟ اصلا ژاپنی ها هیچی نوفهمند.
ابطحی نوشت : شنیده شده که ابطحی از زندان با تلویزیون های :بی بی سی فارسی و صدای آمریکا مصاحبه کرده.
مگه نمی تونی مجبوری نوشت : بچه ریاضی فیزیک رو چه به نوشتن نامه ی عاشقانه؟




0 comments:

ارسال یک نظر