دو سه سال پیش متوجه شدیم که دستگاه DVD Player مان بعضی از فرمتهای ویدئویی را پشتیبانی نمیکند لذا مجبور شدیم دستگاه دیگر و به روزتری ابتیاع نماییم. این وسیله جدید بنده خدا هر فرمت شناخته و ناشناختهای را پشتیبانی میکرد و همچنان هم میکند(پشتیبانی را عرض مینمایم). فقط متاسفانه بعد از مدتی دیگر صفحهای که دیسک را به داخل دستگاه میبرد خودمختار شد و از آن زمان تا کنون وقتی بیرون میآید بدون اینکه شما دکمه بستن را فشار دهید سرخود پس از چند لحظه به داخل دستگاه میرود. گاهی فرصت میشود که دیسک را داخلش بگذاری و گاهی هم نمیشود. من هم که ماشالله به قول عیال جان، آخر خونسردی و بیخیالی تا کنون فرصت اینکه بنده خدا را به تعمیرگاه ببرم را پیدا نکردهام.
روزی از روزها یکی از بستگان که زیاد به منزل ما رفت و آمد دارد میهمان ما بود و من هم میخواستم نسخه زیرنویسشده مسابقه لحظه حقیقت(THE MOMENT OF TRUTH) را برایش بگذارم تا ببیند. ناگفته نماند که نکند یک وقت به تبحر ما در زبان انگلیسی شک کنید من خودم زبانم قدرتیِ خدا توپ توپ است و برنامه را بدون زیرنویس دیدهام. نسخه زیرنویسشده را فقط جهت میهمانمان تهیه کرده بودم و لا غیر. خلاصه در حین گذاشتن DVD دستگاه فوق الذکر دوباره خودمختاریاش گل کرد و چند باری حالمان را گرفت. داشتم از خودمختاری و زبان نفهمیی و اینکه هنوز فزصت نکردهام به دست تعمیرکار بسپرمش میگفتم که دیدم میهمان گرامی با تعجب مرا نگاه میکند و سرش را میخاراند.داستان را که پرسیدم فهمیدم ظاهرا چند باری که ایشان از دستگاه استفاده نموده از شانس خوبش فرصت گذاشتن دیسک را هم پیدا کرده ، از این روتمام این مدت فکر میکرده که این خودمختار بودن یکی از خصوصیات روزآمد این دستگاه است که وقتی دیسک در داخلش قرار میگیرد وزن دیسک را احساس نموده و اتوماتیک آنرا به داخل دستگاه میبرد.
علت چنین اشتباهی ریشه درعدم آگاهی میهمان گرامیمان داشت که باعث شد یک مسئله عجیب به نوعی با یک سری توجیهات نه تنها عجیب به نظر نرسد بلکه قابل قبول و معمولی جلوه کند. آگاهی نداشتن و عدم درک شرایط یکی از مشکلات جامعه امروزی ماست. همین عدم اطلاع است که باعث میشود حرفها و سخنان بیپایه واساس مشتری پیدا کند. دروغهای بزرگ پذیرفتنی جلوه کند و کار به جایی برسد که برگ برنده عدهای پشت کوهها و مناطق دورافتاده -که طبعا عنصر آگاهی و اطلاع در آنها کمتر است- عنوان شود.
غرب زده و از خودبیگانه نیستم ولی همین عنصر آگاهیست که باعث میشود در کشوری مانند فرانسه دانشآموز و کامیوندار هماهنگ با هم در اعتراض به افزایش تنها دو سال به سن بازنشستگی دست به اعتراض و اعتصاب بزنند ونسبت به سیاستهای دولت و تاثیر آن بر آتیه خود حساس باشند. اما اینجا....
رپورتاژ: چاپ و بسته بندی پویا فراز خلاق
۷ سال قبل
27 comments:
مهندس عزیز . ما ملتی هستیم که یکی از پر کاربردترین مثل هایمان این است که دیگی که واسه من نجوشه . سر سگ توش بجوشه.
ببخش که انقدر بی پرده نوشتم. ولی واقعیت این است. ایدئولوژی مااین است. اینجا خیلی چیزها معنا ندارد. اگاه شدن و آگاه کردن بهای سنگینی دارد که هیچ کس حاضر نیست آن را بپردازد.
در مورد خشونت . شما پسرک نازنینی داری. اگر اگر خدای نکرده زبانم لال یک ساعت بدانی کنارت نیست چه حالی میشوی. به آن حال دیدن فیلم کتک خوردن و گریه کردنش را هم اضافه کن. و اینکه یک زن باشی حتی اگر هنوز مادر نشده باشد.
مثال جالبی بود. هر از گاهی رخ می دهد که نقص یک سیستم به شکلی کاملا تصادفی، به صورت یه مزیت جلوه می کند. اصلا خیلی از اختراعات بر همین مبنا شکل گرفته اند (مثل قضیه اختراع چیپس که لابد آنقدر شنیده اید که تکرارش احمقانه است). داشتن آگاهی اولین تاثیری که می گذارد نرمالایز کردن سطح توقع آدمهاست. حالا اگر این آگاهی نسبی رخ دهد با چیزی قاطی می شود که "یک عدد ریحانه" در کامنت بالا اشاره کرد. در کل زر مفت نزنم، آگاهی وجود ندارد. اگر به وجود بیاید خریدار ندارد. اگر خریدار داشته باشد استفاده مطلوب ازش نمی کند. اگر استفاده مطلوب بکند، فقط در جهت منافع خودش است.
نمی دونم چی بگم!
الان هنگم!
بعدا میام نظرمو میگم!
ولی کلا جالب بود نوشته ت
اوهوم...
رسانه ماییم!
:)
:( باعث تاسفه واقعاْ
سلاااااااااااااااااااامممممممممممممممممم
وبلاگ زیبایی دارید به وبلاگ منم سر بزن
لووول
به هر حال باید سوخت و ساخت
انشالا یه روزی تو ایران هم این اتفاق میفته
ما کلاً ملت کارشناسی هستیم. دقت کردی؟
نمی دونم چند نسل بعد ممکنه موهبت داشتن آگاهی نصیبش بشه.
آگاهی با ظرفیت البته.اول باید ظرفیت پذیریش اش باشه بعد خودش (0;
شایدم واقعا دستگاه دارای تکنولوژی بالایی بوده و شما خبر ندارید تازه از وجود معجزه هم نمیشه غافل شد
والا
حرف سرور رو تصحیح میکنم:
کارشناس ارشد هستیم!
بعد میگید تف ننداز؟خداییش تف کردن داره دیگه!
از مثالی که زدی خیلی خوشم اومد. خوب مطلب جا میانداخت.
در مجموع نکتهی دقیق و اساسیای بهش اشاره شد.
ممنونمندم.
حالا تو یوزر منوئال دستگاهتون یه نیگاه بندازین شاید مهمون محترم راست تصور میکرده هااا :دی
وزن دیسک را احساس نموده و اتوماتیک آنرا به داخل دستگاه میبرد.
این جمله باعث شد از صبح که یه لبخند هم نداشته م قیافه ی طرف تو ذهنم مجسم بشه و بلند بخندم مرسی
و اما در مورد نتیجه موافقم نظر دیگه ای هم ندارم
از قدیم گفتن :
از ماست که بر ماست
مهندس. خیلی نامردی. من الان حس حماقت بهم دست داد. چون من هم فکر میکردم مال ما هم اتومات میره تو. ماجرا را برای شوشو شرح دادیم ایشان فرمودند تخیر خراب تشریف دارند! :((
حلا خداییش خنگی من به نامردی شما چه ربطی داره؟ مهندس جان باور نکن. خیلی هم مرد و آقا و سروری! :))
يك دي وي دي تاريخ ساز و فوق العاده هوشمند.... واقعني.
من لذت میبرم از این ارتباطی که برقرار میکنی بین مسائل.
تذکر: این کامنت مرتبط به این پست نیست.
شاید امیدمون به اصلاح شرایط مملکت از دست رفته باشه اما به همدیگه امیدوار شدیم. منظورم امیدیه که به خودمون پیدا کردیم. V
در مورد آگاهی هم باهات موافقم. پست خوبی بود.
ولی اینجا....
!
به گمونم این دستگاههای دیویدی همشون مشکلدارند!
مال ما هم یه زمانی این مشکل رو داشت ولی درست شد. خود به خودی!
این مردم هم دیگه به طور اتوماتیک به آگاهی رسیدند ... اون مقداری که باید بدونن میدونن...
سبز باشی مهندس عزیز و دوستداشتنی.
سلام ، کاملاً باهات موافقم . فقر فرهنگی و نادانی ملت ما رو داره بیچاره میکنه ، خیلی راحت تو هر مسأله ای میشه سرشون کلاه گذاشت . راستی این خودمختاری دیویدی مسری هستش . مال من هم همین طوری شده بود . اکثر اصل تقلبی ها بعد از یه مدت این طوری میشن . از تسمه شون هست . راستی فیس بوک اینا نمیای تو؟ من خیلی وقت بود این طرف ها نیومده بودم . مواظب خودت باش .
با درود و سپاس فراوان : شهرام
موافقم باهات ... اما چه بسا گاهی قضیه برعکسه ... یعنی اینقدر قضایا پیچیده شده که بنده خدا مهمون شما هم فکرکرده از پیشرفت تکنولوژی عقب مونده ... خب اینقدر با سرعت همه چی پیش میره که کسی به گرد پای این چیزا نمیرسه !
ارسال یک نظر